حكايت سه جهانگرد گرسنه

يكي بود. يكي نبود. در جزيره اي سه تا جهانگرد كه از مال دنيا دو تا چمدان داشتند، خيلي گرسنه شان بود و چون خيلي وقت بود كه توي راه بودند و چيزي گيرشان نيامده بود بخورند و از قضا توي آن جزيره قيمت همه چيز قد قيمت باباي بشريت بود، تصميم گرفتند يكي از ميان خودشان را آب پز كنند و بعد روي آتش داغ بپزند و بخورند.
اين سه تا جهانگرد كه يكي چاق، يكي متوسط و يكي لاغر بود تصميم گرفتند براي انتخاب فرد خورده شونده قرعه كشي كنند؛ اما از آنجا كه چاقه بين آنها خيلي بلا بود، به جاي اسم خودش اسم لاغره را توي تغار قرعه كشي انداخت و از بين دو كاغذ لاغر نوشته يك متوسط نوشته، قرعه به نام لاغره درآمد. لاغره هم رفت آماده شود تا دوستانش او را بخورند كه ناگهان يك بابايي شناكنان از توي اقيانوس درآمد و در گوشش گفت: همانا، تو خيلي ساده اي دوستانت سر تو كلاه گذاشته اند و فلان و بهمان.
لاغره رفت قرعه ها را نگاه كرد ديد، اي دل غافل آن بابا راست گفته بعد موضوع را به دو جهانگرد ديگر گفت و كلي هم شاكي شد و پيشنهاد داد كه چون تقلب از جانب جهانگرد چاق صورت گرفته، خودش هم خورده شود. اما چاقه دبه كرد ]توضيح آنكه دبه كرد به معناي «ناسزا گفت و زيرش زد» به كار مي رود [و پيشنهاد داد، رأي بگيرند كه كي خورده بشود. قبل از رأي گيري سه نفري شروع كردند يك مقدار در مورد خودشان صحبت كردن.
متوسطه: دوستان! متأسفانه من مادرزادي رماتيسم دارم و گوشتم تلخ است. ظاهراً چند وقتي هم هست كه «HIV» گرفته ام و «GLX» بدنم هم بدجوري به روغن سوزي افتاده و دچار چند بيماري ديگر هم هستم كه اگر بگويم حالتان بد مي شود، پس نمي گويم.
چاقه: دوستان جهانگرد عزيز! همان طور كه مي بينيد گوشت من از فرط خستگي و تراكم شل ولهيده شده و حتم دارم مزه ماست خاكي مي دهد. ضمن اينكه ما پشت اندر پشت آدمهاي گوشت تلخي بوده ايم و با يك تحقيق الكي هم مي توانيد صحت اين موضوع را متوجه شويد.
لاغره: دوستان عزيزم! گوشت بدن من اصلاً قابل پختن نيست و سر هم نيم كيلو مفيد هم از آن درنمي آيد.
بعد از اين توضيحات، جهانگردان رأي شان را توي تغار ريختند. اما چاقه تقلب كرد و به جاي يك رأي دو برگ به نام لاغره انداخت توي تغار. هنوز آرا شمارش نشده بود كه يك بابايي از توي آسمان افتاد وسط جزيره و در گوش لاغره يك چيزي گفت: لاغره هم برگه ها را درآورد و ديد يك رأي چاق، يك رأي متوسط و دو تا رأي به نام او درآمده و همان وقت يك حساب الكي كرد ديد سه نفر كه نمي توانند چهار تا رأي داده باشند و همان موقع انتخابات را ابطال كرد.
چاقه كه ديگه خيلي گرسنه اش شده بود، عصباني شد و گفت: حالا كه همانا از راه آدميزاد نمي شود، به شيوه خودمان عمل مي كنيم. بعد زير لنگ لاغره را گرفت و بلند كرد تا او را ببرد توي آب اقيانوس بشويد و براي پختن آماده كند. در اين هنگام يك پري دريايي از پشت درختها آمد و به متوسطه گفت: جهانگرد سومي چرا بيكار نشسته اي اگر الان شما دو تا لاغره را بپزيد همه اش به اندازه يك وعده گوشت براي خوردن داريد و مطمئن باش كه اين چاقالوي شكمو فردا تو را براي ناهارش مي خورد. اما اگر تو و لاغره اين چاقالو را بگيريد نه تنها مي توانيد خودتان را كاملاً سير كنيد، بلكه تا يك ماه ديگر و رسيدن كمك هم وقت و غذاي كافي خواهيد داشت!
متوسطه هم كه ديد پري دريايي به رغم بيرون آمدنش از پشت درختان - به جاي اقيانوس - بي راه نمي گويد، يك قطعه سنگ بزرگي برداشت ] ... اين بخش از داستان به دليل وجود خشونت زياد توسط قيچي آقاي ارزياب بريده شده است. خيلي هم خوب است(84-)[
بدين ترتيب متوسطه و لاغره يك هفته اي توي جزيره ماندند تا اينكه كمك رسيد و نجات پيدا كردند.
ما از اين داستان نتيجه مي گيريم كه اگر خواستيم جهانگرد بشويم بهتر است يك جعبه خرما از سوپر ماركت محله مان بخريم و با خودمان ببريم. لازم مي شود.
از وبلاگ طنز سوسه

توله خرس های شیرخشک خور

برای بزرگتر دیدن تصویرروی آن کلیک کنید

از اینجا


دو تا سوسک پولدار ازدواج میکنن ماه عسل میرن توالت فرنگی !!

جـنـتـلـمـن بـرو !


به این دلایل افشین قطبی در ایران نمی ماند :
  1. یه کمی زیادی راست میگوید !
  2. نمیخواهد نماینده مجلس بشود !
  3. شورای شهر هم نمیرود !
  4. وقتی می برد نمیگوید امام زمان برد !
  5. وقتی می بازد نمیگوید توطئه دشمن بود !
  6. ما یه دونه علی دائی داریم !
  7. برای املاک رابینسون هم تبلیغ نمیکند !
  8. به حزب الله لبنان کمک مالی نمیکند !
  9. الآن میخواهد برود تا بعداً محبور نشود در برود !
  10. پیاده میرود استادیوم ولی پیاده نمیرود مرقد !
  11. با تمثال معظم له عکس نمیگیرد !
  12. تابحال شعار نداده یا اگر داده پاش وایساده !
  13. میگوید خون ایرانی ها از بقیه رنگین تر است !
  14. به پیروزی میگوید پرسپولیس !
  15. قهرمانی را دوست دارد ولی از قهرمان بازی بدش می آید !
  16. فکر میکند باید به مردم احترام بگذارد !
  17. به کسی فحش نمیدهد !
  18. سعی میکند فارسی حرف بزند ولی سعی نمیکند عربی حرف بزند !
  19. مسئله پرسپولیس برایش مهمتر از مسئله فلسطین است !
  20. مگه دیوانه است بماند ؟!
  21. از وبلاگ خیلی خواندنی نه طنز البته شاید فیلتر باشد برای عبور می توانید از اینجا استفاده کنید


به یه ترکه میگن صبحونه چی می خوری میگه : تـیـلـیـد ، میگن ظهر ناهار چی میخوری میگه : تـیـلـیـد میگن شام چی می خوری میگه : تـیـلـیـد ، میگن اصلا ولش کن اوقات فراغتت رو چیکار می کنی میگه میشینم نون خورد می کنم واسه تـیـلـیـد


خواندن مطلب مرتبط با این عکس توصیه میشود
به پنج دلیل لاریجانی باید رئیس مجلس میشد :



طریقه آشنایی با امام جمعه‌ی شهر-
[طرفین به سوی هم دست دراز می‌کنند.]
- خوشبختم؛ امام جمعه شهر هستم.
- خوشبختم؛ من هم امام پنج‌شنبه هستم.
از وبلاگ : تراموا

ترکه زنگ ميزنه به يه نفر..یارو ميگه چقدر لهجت بده ترکه ميگه قطع کن دوباره ميگيرم


به این میگن خنده از ته دل _ رئیس جمهور سابق ایران




مشترک خوراک این وبلاگ شوید تا خنده را بروی لبهایتان بنشانیم

↑ Grab this Headline Animator



يه روز يه ترکه يه 20 تومني پيدا ميکنه که وسطش سوراخ بوده .. ميگه : اي بابا ، اينم از شانس من وسطش گوشه نداره


يك لر بعد از ۱۰ دقيقه از باجه تلفن بيرون مياد يه نفر ازش ميپرسه سالم بود ميگه آره فقط آفتابه نداشت


مداحه میگه: چراغ ها رو خاموش کنین ببرمتون کربلا , چند دقیقه بعد چراغ ها رو که روشن میکنن میبینن همه ساک به دست وایستادن دم در , مداحه میگه شما ها ترکین؟ میگن نه, ما لریم , ترکا تو اتوبوسن


ترکه يه چک سفيد امضا پيدا ميکنه جلو مبلغش مينويسه” خدا تومن” ميبره ميده به بانک. بعد ميبينن ترکه داره کيسه کيسه پول از بانک ميبره بيرون ، ميرن ببينن چه جوريه که بهش پول دادن ميبينن رئيس بانکه لر بوده


اگر دیدی جوانی بر درختی تکیه کرده، بزن تو سرش! چون جوان باید رو پای خودش بایسته!


حداد عادل که توسط احمدی نژاد به نقض قانون متهم شده است، گفت « گرانی هست، اما در عوض امنیت ‏وجود دارد.» یکی دیگر از کارشناسان گفت: « درست است که امنیت نداریم، اما در عوض مردم ما متدین ‏هستند.» اما یک کارشناس مسائل دینی اظهار داشت: « اگر چه بسیاری از مردم مسائل دینی را رعایت نمی ‏کنند، اما خدا را شکر که استقلال داریم.» همزمان با همین اظهار نظر رئیس جمهور گفت: « مهم نیست ‏استقلال نداریم، عوضش من خوشگلم ».


عادل فردوسی پور بعد از برد پرسپولیس

بدون شرح :


برای بزگ تر دیدن عکس بروی آن کلیک کنید


مایلی کهن : الهی قمشه ای بهترین گزینه برای تیم ملی

مایلی کهن گفته: اگر سرمربی شدن به خوب حرف زدن است، الهی قمشه ای را سرمربی پرسپولیس کنید!

سلمان طاهری از سایت گل آقا



فیروز کریمی : بزودی نام جاسوس تیم را در تلوزیون اعلام میکنم ! ( چاپ در جراید )
احمدی نژاد : اسامی مفسدان اقتصادی را برای مردم فاش میکنم : ( چاپ در جراید )




گفتمان از نوع خیالی


از وبلاگ جالب است بدانید


کتاب مترو 2

اگر از خواننده هی این وبلاگ باشید می دونید که چند وقتی هست که قراره کتاب های مترو که طنز و کاریکاتور خیلی قشنگی داره رو اینجا واسه دانلود قرار بدم.
کتاب دوم تقدیم به خوانندگان وبلاگ جوک های دسته اول
اسم کتاب ابن هفته "مریض خونه" ست و در مورد بیمار و بیمارستان هست . کتاب 48 صفحه است که هر صفحه دارای 1 الی 2 خط توضیح و یک کاریکاتوره.



من کتاب رو به سه روش مختلف برای دانلود گذاشتم .هر سه مورد یکی هستند .پس فقط یکی را دانلود کنید







1 - دانلود کنید - فایل زیپ عکس هاMB 1.4
2 - دانلود کنبد - فایل پی دی اف 2.4 MB
3 - دانلود کنید - فایل word - با حجم 1.4 MB

فایل ها از نظر ویروس و تروجان چک شدند و کاملا پاک هستند


در همین رابطه : کتاب مترو : گداهای بارون دیده ( اگر این کتاب رو ندیدین اکیدا توصیه میشود )

مطلب آرش کمانگیر در این باره  و لینک دانلود روی سرور kamangir.net  در صورتی که لینک های بالا برای  دانلود کار نکرد از این آدرس دانلود کنید



خواندنی ! خواندنی !

سلام من دیگه خسته شدم از بس یکی یکی به مطالب جالب و خواندنی این وبلاگ لینک دادم نمی دونم با چه زبونی بگم ، طنزهای سیاسی این وبلاگ رو از دست ندید همشون خوندنی هستن. وبلاگ باحال نه طنز
البته وبلاگ فیلتر هستش که می تونید از این سایت فیلترشکن رایگان استفاده کنید و مشکل فیلترینگ رو حل کنید به هرحال ارزش وقت گذاشتن رو داره از ما گفتن.


گرانی برنج

می دانید که گرانی برنج و مواد غذایی توهمی بیش نیست پس

مطلب مرطبط با این موضوع را بخوانید
حکایت «برنج» و راهکار دولتمردان:

بخوانید مطلب را در لینک پشتیبان

درباره گرانی برنج



تركه به رفيقش مي گه من يه تمساح پيدا كردم چيكارش كنم؟ ميگه ببرش باغ وحش. فردا رفقيش می بینتش ، مي گه برديش؟ تركه مي گه : آره . تازه امشب هم مي خوام ببرمش سينما

این مطلب را از دست ندهید

نامه سر گشاده ولادیمیر پوتین به مناسبت پایان دوره ریاست جمهوری اش :

خواندن مطلب در لینک پشتیبان

نامه سر گشاده ولادیمیر پوتین



نسخه اصلاح شده "سنتوری" مجوز اکران گرفت

بر اساس این فیلمنامه اصلاح شده، علی سنتوری که یک نوازنده و آهنگساز معتاد است، پس از ورود به خانه پدری که در هنگام برپایی روضه مادرش می باشد، تحت تاثیر مواعظ روضه خوان قرار می گیرد و به جای جار و جنجال و طلب پول، در پای منبر ایشان می نشیند. او که به شدت تحت تاثیر سخنان واعظ قرار گرفته، سعی می کند که زندگی خود را اصلاح کند. علی سنتوری سپس به خانه خود رفته و تمام لوازم لهو و لعب (سازهای) خود را می شکند و به این ترتیب جواز ورود به خانه مادری را می یابد. او سپس با شرکت مداوم در جلسات روضه موفق به ترک اعتیاد شده و پس از اندکی با یکی از دختران محجبه که بطور مداوم در روضه شرکت می کند (طاهره خانم صبیه حاج مرتضی سیمانی)، ازدواج می کند.او سپس در حجره پدرش حاج آقا بلورچی مشغول به کار می شود و پس از کسب شرایط لازم به عضویت حزب موتله اسلامی درآمده و سرانجام به توصیه یکی از اعضای بلندپایه این حزب به هنر والا و فاخر نوحه خوانی رو می آورد و در این راه به موفقیت های شایانی می رسد...
از آی طنز


جسد 20 نفر از ترکهايي که پياده از جزيره کيش به سمت حرم مطهر امام به راه افتاده بودند امروز در سواحل خليج فارس کشف شد




احمدی نژاد در حال مشاهده کاریکاتور خودش (عکس : نمایشگاه کتاب تهران )


عکس از ایرنا

بدون شرح




بخوانید که خواندنش ممد خنده است و نخواندنش از کف دادن نیمی از عمر
دو نفر در لبنان :

خواندن مطلب در لینک پشتیبان

دو نفر در لبنان :


این نیک آهنگ چه میکنه !





کاریکاتور ها از نیک آهنگ


باربی کلثوم ننه می شود!

توصیه میشود تا انتها بخوانید و از خنده بترکید. ( مسولیت ترکیدن با خود شماست و هیچ مسولیتی متوجه این وبلاگ نخواهد بود ) مطلب از قسمت طنز سایت فرارو
قربانعلی دری نجف آبادی، وزیر اطلاعات اسبق و دادستان کل کشور فعلی اخیرا نسبت به مقوله فرهنگ حساس شده و به پرویز داوودی معاون رئیس جمهور نامه رسمی نوشته است. و البته همانطور که درست حدس زده اید، موضوع نامه به این مهمی، مسائل کم اهمیت و پیش پاافتاده ای مثل غارت آثار باستانی ایران و وضعیت فلاکت بار محیط زیست و وضعت فلاکت بارتر نشر کتاب و توقیف گسترده مطبوعات و این چیزها نبوده و نخواهد بود. این مرد بزرگ در نامه رسمی به داوودی نسبت به "باربی" اعتراض کرده و موکدا خواسته تا دولت جلوی ورود این عروسک های خطرناک را بگیرد. آقای دری نجف‌آبادی در نامه‌ی خود گفته است عروسک باربی "تبعات فرهنگی مخربی در پی دارد و خطری اجتماعی محسوب می‌شود."

من ضمن تایید گفته های جالب و پوینده آقای دری نجف آبادی توصیه می کنم از آنجایی که عروسک های سارا و دارای ایرانی (ساخت چین!) هم در طول سالهای گذشته با اسقبال چندانی مواجه نشده اند، عروسک دخترانه ملی و مناسبی به جای «باربی» از طرف یکی از نهادهای ذیربط (مثلا معاونت عروسک سازی دادستان کل کشور، یا واحد باربی زدایی معاونت ریاست جمهوری!) ساخته و به بازار عرضه شود.

من حتی طرح اولیه ای هم برای این پیشنهادم آماده کرده ام. بر اساس طرح پیشنهادی من، برخی از مشخصات این عروسک به شرح زیر است:

1- نام پیشنهادی برای این عروسک «کلثوم ننه» است. (باجی صغرا و دده کبری گزینه های بعدی هستند)
2- این عروسک باید مجهز به چادر ملی (عربی سابق!) باشد تا خدای ناکرده چشم و گوش دختران پنج شش ساله ایرانی باز نشود.
3- برخی از گونه های گران قیمت این عروسک باید سخنگو باشند، اما به جای گفتن جملات بی ربطی مثل "دوستت دارم"، "مامان جون بیا پیشم"، "عروسک قشنگ من قرمز پوشیده"... شعائر مناسبی نظیر "انرژی هسته ای حق مسلم ماست"، "غارتگر بیت المال اعدام باید گردد" و "سوسولا کوشن تو سوراخ موشن!" را تکرار کند.
4- لوازم الکتریکی مناسبی جهت محافظت کلثوم ننه باید تدارک دیده شود. مثلا در زیر لباس آن مدارهای فشارقوی کار گذاشته شود تا چنانچه از سوی پسر بچه های کنجکاو، قصد خلع لباس مشارالیها شد، به کار افتاده و با وارد نمودن شوک مناسب، از همین سن به آنها هشدار و آمادگی لازم برای "طرح امنیت اجتماعی" داده شود.
5- طی بخشنامه های شداد و غلاظی به تمام ارگان ها و مکان هایی که احتمال استعمال کلمه ضد فرهنگی "باربی" وجود دارد، دستور داده شود که از استعمال آن خودداری و یا به جای آن از کلمه جایگزین استفاده شود. به خصوص در اماکن ورزشی و یا موسسات لاغری ویژه بانوان باید بجای عباراتی نظیر "وای نشناختمت... چقدر وزن کم کردی... باربی شدی!" از عباراتی نظیر"وای نشناختمت... چقدر وزن کردی...کلثوم ننه شدی!" استفاده شود.
6- طرحی ضربتی با عنوان "افزایش ضریب امنیت اجتماعی در مهدکودک ها و کودکستان ها" با مشارکت نیروهای زبده اجرا شود و در مورد متخلفینی که اقدام به استعمال باربی کرده اند؛ اعمال قانون شود. (البته با توجه به علاقه این قبیل متخلفین به کلاه بوقی، استثنائا توصیه می شود از گذاشتن کلاه بوقی بر سرآنها و چرخاندن در خیابان ها که یکی از جزئیات لاینفکِ "اعمال قانون" است، صرفنظر شود!)
از قسمت طنز سایت فرارو
در همین مورد بخوانید این مطلب رو از وبلاگ شاخ به شاخ


یک سایت جدید جوک راه اندازی شد

مژده مژده

یک سایت جدید جوک راه اندازی شده حتما سر بزنید و جوک هایش را بخوانید .

امیدواریم که این سایت همکار رشد کرده و بزودی شاهد موفقیت آن باشیم .

آدرس سایت : جوکستان فارسی




مجامع التعابیر فی مقامت الکمانغیر

وصف حالی خواندنی درباره کمانگیر

آن وبلاگ نویس بی‌خدا، آن ساکن کفرستان کانادا، آن آمارگیر سیریش، آن بنیان‌گذار پروژه‌ی شکوهمند دیدیش، آن آماردهنده‌ی متقلب، آن سازمان سرشماری و آمار تحت وب، آن خوش تیپ وبلاگستان، آن به مثابه مایلی کهن برای علی داییِ حسین درخشان، آن آواتاردار مکش مرگ ما، آن گراف دو سر طلا، آن مثال نقض فرار مغزها، آن فراری برانداز، شیخنا و کمانگیرنا آرش‌الدوله‌ی تیرانداز، سرگشته‌ی غربت بود و بچه قشنگ وبلاگستان، به قدری که آمار وبلاگش کل یوم فزونی می‌یافت از هجوم اناث. چون این گونه بود یکی از بنگاههای خبرپراکنی داخلی عکس‌هایی از او منتشر کرد شوریده حال در خلاف جهت آواتارش و پای نسوان از وبلاگش کوتاه شد به قدری که یکی از این جماعت در وبلاگش نبشت: این سیبیل دیگه کیه؟ اه اه چندش!

و حال چون این شد پریشان شد و به گوشه‌ای خرامید و از مضرات این پریشانی بیرون روی شدید وبلاگی بود به قدری که مشترکین فیدش هر چه قدر هم با Mark all as read کردن، فیدخوانشان را مطهر می‌کردند با مطالب جدید شیخ فید خوانشان شبهه ناک می‌شد و تعدادی از آن‌ها توماری در حال او نوشتند با این مطلع: هو دفع فی غوغل ریدرنا و نحن دفعنا فی روح اخاذ القوس.

حال که این گونه دید به آنتنی و آمارگیری وبلاگ‌نویسان مشغول شد و هر روز آماری از خود در می‌کرد در باب وبلاگستان به قدری که او را چشم انداز دو روزه‌ی وبلاگستان نامیدند و در پای گزارشات او کامنت‌ها نبشته شد که: سلام دختری هستم نوزده ساله می‌خواستم وبلاگ منم توی آمارتون اول باشه. و این گونه بود که شیخ ضمن اعلام چاکری این تقاضاها را قبول می‌کرد.

و چون خرجش زیاد شد به کلاهبرداری روی آورد که هرکس به وسیله‌ی من از طریق بلوهاست سرویس شود ٦٥ درصد هزینه‌اش بازگردانده می‌شود و تمام این مبالغ را به بهانه‌ی پرداخت در امور خیریه بالا کشید و ان روز که مال باختگان او را به سزای اعمالش می‌رساندند هر تکه از بدنش در دست یکی از آن‌ها بود و این دو بیتی را زیر لب زمزمه می‌کردند:

تمام مال ما بالا کشیدو

ز پول ما به ثروت‌ها رسیدو

به جای پول سرویس بلوهاست

برای ما بسی نامرد ریدو

از وبلاگ : بی اجازه کوچیکترا نه





کف زدن

اگر در شبی تابستانی از آن سوی دیوار، صدای کف زدن به گوشتان رسید، خیال نکنید که صدا، صدای عروسی و بزن و بکوب و رقص و پایکوبی است! آگاه باشید که یکی از ابنای بشر از دست پشه گان به سطوح آمده و دست خالی به نبردی تن به تن با انبوه دژخیمان خونخوار رفته است!

از وبلاگ پژ




خواندن مطلب زیر از وبلاگ 9 طنز توصه میشود

آب را ول نکنید !

خواندن مطلب در لینک پشتیبان

آب را ول نکنید
!

چرا اسپانیا میخواهد ۱۰۰۰ مستراح در ایران بسازد؟

بنا به گزارش خبرنگار ما از مادرید٬ اخیرا نخست وزیر اسپانیا شخصا دستور داده تا هرچه سریعتر هزار مستراح عمومی در ایران ساخته شود. ظاهرا این اقدام نخست وزیر اسپانیا در پی وصیت عمه‌جانش است که چندی پیش به رحمت ایزدی رفته و وصیت کرده بعد از مرگش هزار توالت عمومی در جمهوری اسلامی ساخته شود.
برای اطلاع بیشتر از این موضوع به بخشی از وصیت‌نامه سیاسی- الهی آن مرحومه توجه فرمایید:

« به نام آنکه هستی از اوست»
اینجانب مارینا فرزند خوزه دارنده شماره شناسنامه ۲۳۴ موالید صادره از اطراف مادرید در کمال صحت عقلی و روانی وصیت میکنم بعد از مرگم برادرزاده‌ام که نخست وزیر است و تنها وارث من خواهد بود برود متکاهای توی اتاق من را پاره کند و پول‌های پنهان شده را بردارد و آن را صرف یک امر خیر کند. این امر خیر چیزی نیست جز حفظ محیط زیست.

همانطور که میدانید سی سال است در ایران حکومتی سرِ کار آمده که همواره نسبت به پاکیزگی محیط زیست بی اهمیت بوده و در هر نقطه و هر زمان که بخواهد قضای حاجت کند٬ فورا شلوارش را پایین میکشد و گلاب به روی‌تان همانجا تِر میزند . حالا کاری ندارد که آن محل میخواهد اقتصاد مملکت باشد٬ صنعت باشد٬ دین و اعتقادات مردم باشد٬ سیاست خارجی و اعتبار بین‌المللی باشد٬ و غیره. صاف می‌نشیند همانجا و کارش را میکند و وقتی هم کارش تمام شد بلند می‌شود شلوارش را بالا می‌کشد و میگوید: آخیش٬ راحت شدم!
من به تنها وارث‌ام٬ خوزه٬ وصیت میکنم که هرچه پول و دارایی از من بجا ماند را صرف ساخت مستراح در جای جای جمهوری اسلامی بکند تا شاید آن آخوندهای محترم٬ موقع پیچش شکم٬ چشم‌شان به این مستراح‌ها بخورد و کمتر ایجاد آلودگی کنند و بیش از این محیط زیست را خراب‌تر ننمایند.
من با دلی آرام و قلبی مطمئن از میان شما می‌روم ولی ترا بخدا مستراح سازی یادتان نرود. شاید این عمل خیر باعث شادی روح پرفتوح ما گردد.
والسلام علیکم و رحمت الله
سینیوریتا مارینا
عمه‌جان نخست وزیر اسپانیا

از وبلاگ طنزهای ملاحسنی



من‌ كي‌ام؟ اينجا كجاست؟! معرفی یک طنز نویس

محمود فرجامي‌ام و آنطور كه در شناسنامه‌ام نوشته شده: سيد محمود فرجامي متولد چهارم خرداد 1356 در مشهد هستم. اصالتا اهل شهر كوچكي در 4 فرسخي نيشابور به نام قدمگاه هستيم و هنوز ارتباط‌مان با زادگاه اجدادي را حفظ كرده‌ايم.

مدارك ديپلم رياضي، كارشناسي مهندسي نرم‌افزار و كارشناسي ارشد فلسفه و حكمت اسلامي دارم كه همه‌گي در جايگاه رفيع سر كوزه مشغول فيض‌رساني هستند.

بعد از شناخت وجوه افتراق دست‌هاي چپ و راست، در اواخر دوران نوجواني ازدواج كردم. الان يك پسر به نام سهراب دارم كه نشانه عقده‌هاي آرمان‌گرايانه و رستم‌خواهانه من است.

از سال 80 همكاري با مطبوعات را آغاز كردم و جسته گريخته تا به‌حال در آذر، آينده‌سازان، همشهري، شرق و چند جاي ديگر(!) نوشته و مي نويسم. از ميان هنرها، تئاتر و موسيقي را بيشتر دوست دارم و چند سالي هم خاك صحنه و ساز را خورده‌ام اما انگار آنها مرا دوست نداشتند و قاعدتا چيزي نشدم.

سايت دبش را كه مجموعه‌اي از وبلاگ‌ها به قلم اهل فرهنگ بود را راه انداختم و بعد از دو سال، مثل بيشتر كساني كه خواسته‌اند با نخبه‌گان و اهل فرهنگ اين مملكت كار جمعي كنند، "غلط كردم"گويان، اين پروژه را تعطيل و اين سايت را روي وبلاگم به نام باران در دهان نيمه‌باز قرار دادم.

فعلا فقط طنز مي‌نويسم و قصدم اين است كه كار ديگري در مطبوعات نكنم.



معرفی جامعی از کتاب‌های نوشته شده در مورد طنز.

اگر به مطالب طنز علاقه‌مند هستید حتمن این پست محمود جامی را بخوانید. هم وقت‌ صرف کرده و هم حوصله. معرفی مختصر ولی جامعی است از کتاب‌های نوشته شده در مورد طنز.

كتاب‌هايي درباره طنز و طنزنويسان


لینک سایت و یا وبلاگ خود را ارسال کنید

اگر سایت طنز، وبلاگ طنز و یا کاریکاتور دارید ، لینک خود را از قسمت نظرات همین مطلب ارسال کنید تا در این وبلاگ قرار گیرد و بازدید کنندگان از مطالب شما استفاده کنند.- قرار گرفتن لینک شما در این وبلاگ ربطی به تعداد بازدید کننده شما ندارد و فقط طنز بودن آن کافی است.همچنین می توانید آدرس و نام وبلاگ خود را مستقیما به این ادرس ایمیل ارسال کنید Parsbox@gmail.com


خواندنش توصیه میگردد.
---
وقتي اديسون هم ناز ميكند!!!--

خواندن همین مطلب در لینک پشتیبان ( لینک پشتیبان مطلب چیست ؟)
--
وقتی ادیسون ناز می کند --


با فیلتر شکن وارد شوید !

بابا میگم این وبلاگ رو بخونید .

حالا از ما گفتن و از شما نشنیدن .

یه مطلبش رو نخونید که ، همه مطالبش جالبه

البته یکم بی احترامی هم به برخی از قسمت ها ( اعتقادات ) میکنه که اگه یکم مراعات کنه بهتره - از ما گفتن

به همین دلیل هم اکثرا فیلتره


کاری از نیک آهنگ کوثری درباره گل آقا


گمان مبر كه به پايان رسيد كار مغان... لینک مطالبی درباره سالگرد گل آقا



برای بزرگ تر دیدن تصایویر می توانید روی آنها کلیک کنید
از وبلاگ پلاک سیزده

بدون شرح


از وبلاگ پلاک 13

بخشي از خاطرات كيومرث صابري فومني

طنز منتشر نشده «گل‌آقا» كه امام را خنداند

خبرگزاري فارس: هنگامي كه حضرت امام خميني(ره) حكم به آزادسازي شطرنج فرمودند، كيومرث صابري فومني (گل‌آقا) طنزي در اين زمينه نوشت كه هرگز منتشر نشد.

به گزارش خبرگزاري فارس، در كتاب «خاطرات كيومرث صابري» كه به تازگي توسط مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني (س) منتشر شده است، آمده است: «يادم است يك زماني امام شطرنج را آزاد كرده بودند. روزنامه‌ها نوشتند كه حضرت امام فتواشان راجع به شطرنج و موسيقي و ... آمد. من دو كلمه حرف حساب را با فاكس مي‌فرستادم اطلاعات. آن زمان يك چيزي نوشتم كه فقط هم به بيت رفت و فقط هم پيش سيد احمد رفت زير دست امام آمد و آن اين بود كه حضرت امام كه قبلا ماهي اوزون برون را آزاد كرده بودند و بعدا شطرنج را آزاد كرده بودند و راجع به موسيقي هم اين را گفتند و خدا ايشان را زنده نگه داشته باشد همان اصطلاحي كه خود مردم گفتند كه خدا ايشان را طول عمر همراه با عزت عنايت بفرمايد كه به تدريج كم كم بقيه چيزها را هم آزاد بكنند تا ما در آخر عمري يك كيفي كرده باشيم، «خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگه دار». آقا سيد احمد به آقاي دعايي گفته بودند كه آقا اين فاكس ما خراب شده، ايشان فرستاده بودند كه آن دستگاه فاكس را درست كنند گفته بود فاكس درست شد، حالا شما يك متني فاكس كنيد كه دعايي اين دو كلمه حرف حساب را فاكس كرده بود. سيد احمد هم بلافاصله خدمت حضرت امام برده بود كه امام خنديده بودند. منتها همان يك نسخه بود و ما جز به محارم، ديگر به كسي نگفتيم.»
گفتني است روز پنجشنبه 12 ارديبهشت مراسم چهارمين سال درگذشت كيومرث صابري فومني (گل‌آقا) در بهشت زهرا و بر سر مزار وي برگزار مي‌شود.
از فارس


یه شب یه ترکه به زنش میگه خانم من امشب هوس نون بربری کردم ، زنش میگه خوب برو بگیر منم بخورم
ترکه میره نونوایی میگه شاطر دوتا نون بربری بده شاطر میگه چرا دوتا میگه آخه خانومم هم هوس نون بربری کرده وقتی برمیگرده خونه و نون رو میزاره تو سفره زنش میگه این نون رو از کجا خریدی ، ترکه هم میگه از سر کوچه
زنش میگه خوبه دستت درد نکنه ولی من نمیتونم یه نون کامل رو بخورم ترکه میگه عیبی نداره هر چقدرشو نخوردی بقیشو من می خورم
خوردن که تموم شد رفتن بخوابن هنوز سرشون به بالش نخورده بود که خوابشون برد الان هم خوابن بذاز بیدار شن ببینیم دیگه چیکار میکنن حتما در جریان میذارمتون .......

طریقه مصرف گوجه سبز

خواندن این مطلب توصیه میشود-
طریقه مصرف گوجه سبز از زبل‌خان-

خواندن همین مطلب در لینک پشتیبان ( لینک پشتیبان مطلب چیست ؟)-

طریقه مصرف گوجه سبز-