tag:blogger.com,1999:blog-8715792774988627682024-02-07T04:27:40.760-08:00جوک و اس ام اس دست اول ، طنز ، لطیفه ، شوخی ، خنده ، جدید ، بروزبا سلام خدمت خوانندگان عزیز وبلاگ به علت ف ی ل ت ر شدن قسمتی از وبلاگ از این پس وبلاگ را از آدرس زیر دنبال کنید http://persianjok2.blogspot.comUnknownnoreply@blogger.comBlogger34125tag:blogger.com,1999:blog-871579277498862768.post-21799066704489936962008-12-05T21:53:00.000-08:002009-04-08T05:34:21.977-07:00اس ام اس های دریافتی از بازدید کنندگانوسعت ديد خانمها: ديدن یک تار مو روي كت شوهر! نديدن تير برق موقع رانند<br /><br />تركه بچش ميره بالاي ديوار ميگه يعقوب بيا پائين ميفتي مريض ميشي....<br />09121059548 مرتضي احمدي<br /><br />برو جلوی آینه ببین کی توشه؟اگه اون نباشه میخوام دنیا نباشه<br /><br />این چند روز آخرسعی کن رژیم بگیری تا انتخابت نکنن این را به بقیه گله هم بگو . عید قربان پیشاپیش مبارک.09361575180 مجیدی<br /><br />از تركه پرسیدن نظرت راجع به گل چیه؟ <br />میگه: گل خیلی زیباست, خیلی خوش عطره, اصلآ حدیث داریم: <br />گل هوالله احد !!09138125994<br /><br />به مرغه ميگن<br />خروس چند حرف <br />ميگه: قربونش برم حرف نداره09138125994 <br /><br />تركه با لره شطرنج بازي ميكنند فكر ميكني نتيجه چي شد!؟شاه دق كرد.09138125994 <br /><br />از یه نی نی میپرسن ,عشق یعنی چه ؟ میگه:بزالی اونم از پفکت بخوله.09138125994<br />Unknownnoreply@blogger.com2tag:blogger.com,1999:blog-871579277498862768.post-16204849396201538882008-06-14T10:26:00.000-07:002009-04-08T05:34:22.854-07:00<div dir="rtl" style="text-align: right;"> يه لره رو مي خواستند اعدام کنند ازش مي پرسند، آخره عمرته حرفي چيزي نداري طرف ميگه نه شروع مي کنند مي بندنش به جرثقيل وقتي مي برنش بالا دست و پا مي زنه به منظور اينکه حرف دارم ميارنش پايين ازش مي پرسند چي شده بابا تو که گفتي حرف نداري برمیگرده به دوستش میگه محسن خونتون از اون بالا معلومه!!!!<br /></div>Unknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-871579277498862768.post-15088330685634094832008-05-20T21:51:00.000-07:002009-04-08T05:34:22.980-07:00<div dir="rtl" style="text-align: right;"><span style="font-family:Tahoma;font-size:85%;"><span dir="ltr" style="font-size: 10pt; color: black; font-family: Tahoma;" lang="AR-SA"><span style="font-size:100%;color:#000000;">يك لر بعد از ۱۰ دقيقه از باجه تلفن بيرون مياد يه نفر ازش ميپرسه سالم بود ميگه آره فقط آفتابه نداشت</span></span></span></div>Unknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-871579277498862768.post-83521875524730282542008-05-20T21:42:00.000-07:002009-04-08T05:34:22.975-07:00<div dir="rtl" style="text-align: right;"><span style=";font-family:Tahoma;font-size:100%;" ><span style="color: rgb(0, 0, 0);font-family:Tahoma;font-size:100%;" >مداحه میگه: چراغ ها رو خاموش کنین ببرمتون کربلا , چند دقیقه بعد چراغ ها رو که روشن میکنن میبینن همه ساک به دست وایستادن دم در , مداحه میگه شما ها ترکین؟ میگن نه, ما لریم , ترکا تو اتوبوسن</span></span></div>Unknownnoreply@blogger.com2tag:blogger.com,1999:blog-871579277498862768.post-55117739830584145272008-05-20T21:39:00.000-07:002009-04-08T05:34:22.985-07:00<div dir="rtl" style="text-align: right;"><span style="font-family:Tahoma;font-size:100%;color:#000000;">ترکه يه چک سفيد امضا پيدا ميکنه جلو مبلغش مينويسه” خدا تومن” ميبره ميده به بانک. بعد ميبينن ترکه داره کيسه کيسه پول از بانک ميبره بيرون ، ميرن ببينن چه جوريه که بهش پول دادن ميبينن رئيس بانکه لر بوده</span></div>Unknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-871579277498862768.post-560350705408505322008-04-30T03:02:00.000-07:002009-04-08T05:34:23.215-07:00لره و ترکه شطرنج بازی میکردن - شاه دغ مرگ میشه !!!Unknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-871579277498862768.post-51112532836193472702008-04-21T10:03:00.000-07:002009-04-08T05:34:23.273-07:00لره ميره طوطي سخنگو بخره، فروشنده بهش يه جغد ميندازه، بعد از يه مدت دوستاي لره بهش ميگن: ياد گرفته حرف بزنه يا نه؟ لره ميگه: هنوز نه ولي خيلي توجه ميكنهUnknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-871579277498862768.post-66636401533928801662008-03-19T15:49:00.000-07:002009-04-08T05:34:23.599-07:00يه روز يه فارسه و يه لره و يه قزوينيه سوار هواپيما مي شن يهو هواپيما سقوط مي کنه... . . . اين قرار بود جوک باشه اما حادثه خبر نمي کنهUnknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-871579277498862768.post-70454237328387324212008-03-17T01:23:00.000-07:002009-04-08T05:34:23.620-07:00<div dir="rtl" style="text-align: right;"> لره میره دانشگاه به دو دلیل می فهمن لره: 1-سامسونتشو تو زنبیل میذاشته 2- وقتی استاد تخته رو پاک میکرده اونم دفترشو پاک می کرده!!<br /></div>Unknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-871579277498862768.post-75510100397744603182008-02-18T08:33:00.000-08:002009-04-08T05:34:23.799-07:00<div dir="rtl" style="text-align: right;">لره آشغال میره تو چشمش , سر ساعت 9 میشینه دم در<br /></div>Unknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-871579277498862768.post-12129709604953503092008-02-09T09:15:00.000-08:002009-04-08T05:34:23.903-07:00<div dir="rtl" style="text-align: right;">یه روز 4 تا لر سوار آسانسور میشن هر کاری میکنن آسانسور حرکت نمیکنه .... یه مرده با کت شلوار و سامسونت میاد دکمه آسانسورو میزنه .... راه میفته ... یکی از لرا میگه : به افتخار آقای راننده صلوات</div>Unknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-871579277498862768.post-46278483483996807542008-02-08T21:48:00.000-08:002009-04-08T05:34:23.956-07:00لره زنشو بدجوری می زده، ازش می پرسن چی کار کرده که می زنیش؟ می گه اگه می دونستم که می کشتمش!Unknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-871579277498862768.post-59415302577861100292008-02-01T23:31:00.000-08:002009-04-08T05:34:24.002-07:00<div dir="rtl" style="text-align: right;">يه لره تو شنا رتبه مياره باهاش مصاحبه مي کنن و ازش مي پرسن شما از کجا شروع کردين لره هم ميگه ما از زميناي خاکي شروع کرديم<br /></div>Unknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-871579277498862768.post-77761303876044912762008-01-27T23:18:00.000-08:002009-04-08T05:34:24.018-07:00<div dir="rtl" style="text-align: right;"> لره توي جبهه بيسيم چي بوده زنگ ميزنه ميگه : آقا 5 تا عراقي دستگير كردم بيايد ببريد ميگن خودت بيار .... ميگه نه شما بياين اينا نميذارن من بيام<br /></div>Unknownnoreply@blogger.com1tag:blogger.com,1999:blog-871579277498862768.post-60823559093099560152008-01-15T01:48:00.000-08:002009-04-08T05:34:24.204-07:00به لره ميگن چراسي دي هات اينقدرخش داره ميگه اخه اهنگهاي خوبش و علامت زدمUnknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-871579277498862768.post-72517063254128762742008-01-14T02:23:00.000-08:002009-04-08T05:34:24.336-07:00لره کولرش خراب میشه، به بچه هاش می گه: مگه نگفتم 4 نفری جلو کولر نشینید.Unknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-871579277498862768.post-3374363021383339052008-01-06T11:43:00.000-08:002009-04-08T05:34:24.401-07:00لره ميره قهوه خونه ميگه يه فنجون قهوه چنده.طرف ميگه 500 لره ميگه شكرش چنده ، یاروميگه مجانيه - لره ميگه پس 2 كيلو شكر بده.Unknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-871579277498862768.post-63839691844778025812007-12-24T01:25:00.000-08:002009-04-08T05:34:24.643-07:00لره به پسرش شک می کنه، بهش می گه: ها کن ببینم. پسرش ها می کنه. لره می زنه تو گوشش می گه: کره خر! <a href="http://www.3jokes.com/">دختر</a> بازی می کنی؟Unknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-871579277498862768.post-74182062079610188522007-12-24T01:13:00.001-08:002009-04-08T05:34:24.668-07:00لره دکتر می شه، به مریضش قرص می ده می گه: یکی قبل از خواب بخور، یکی قبل از بیدار شدن!Unknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-871579277498862768.post-23636650702636065492007-12-24T01:13:00.000-08:002009-04-08T05:34:24.623-07:00ازلره ميپرسن: تولدت چه روزيه؟ جواب ميده: 5 آذر. ميپرسن: چه سالي؟ ميگه: هر سال!Unknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-871579277498862768.post-11607311238497753872007-12-23T02:54:00.000-08:002009-04-08T05:34:24.686-07:00خروسه، سگه و خره تصميم ميگيرن از ايران فرار کنن. ازشون مي پرسن چرا؟ خروسه مي گه آنقدر ساعتو عقب جلو مي کنن نفهميدم کي بايد بخونم. سگه مي گه نفهميدم من بايد بگيرم، 110 بايد بگيره يا بسيجيا. خره مي گه هويتمون گم شده نمي دونم من خرم، ترکا خرن يا لرهاUnknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-871579277498862768.post-81951866130664875332007-10-21T20:53:00.000-07:002009-04-08T05:34:25.003-07:00لره واسه اولين بار يه اخوند مي بينه بهش ميگه يعني اينقدر سرت درد مي کنهUnknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-871579277498862768.post-91748536464953046562007-10-17T02:33:00.000-07:002009-04-08T05:34:25.044-07:00سرهنگه داشته امتحان رانندگي ميگرفته. ازلره ميپرسه: اگه يه نفر وسط خيابون بود، بوق ميزني يا چراغ؟ لره ميگه: برف پاك كن جناب سرهنگ! سرهنگه كف ميكنه ميپرسه: يعني چي؟ لره ميگه: جناب سرهنگ، يعني يا برو اين طرف يا برو اون طرفUnknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-871579277498862768.post-82156281802595154202007-10-09T22:48:00.000-07:002009-04-08T05:34:25.093-07:00لره می ره نهضت سوادآموزی ازش می پرسن حالا می تونی گوسفنداتو بشماری؟ میگه ها میتونم بهش می گن چطوری؟ می گه اول پاهاشونو می شمارم بعد تقسیم بر چهار می کنمUnknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-871579277498862768.post-6050201667304325342007-09-30T00:30:00.000-07:002009-04-08T05:34:25.139-07:00به لره ميگن : چي شد مامانت مرد؟ ميگه: رفت پشته بوم رخت پهن کنه افتاد ... ميگن مرد؟ ميگه: نه، افتاد رو کولر، کولر شکست ... بهش ميگن اون موقع مرد؟؟ ميگه: نه، بعد افتاد رو تراس، تراس خراب شد ... ميگن: خوب اين دفعه مرد؟ ميگه: نه بابا، بعد افتاد رو سقف گاراژ، سقف خراب شد ... ميگن: حتماً اين دفعه مرد؟ ميگه: بازم نمرد، ولي ديديم داره به خونه كلي خسارت مي زنه با تفنگ كشتيمشUnknownnoreply@blogger.com0