ف ی ل ت ر شدن سایت

ا سلام خدمت شما بازدیدکنندگان محترم وبلاگ
مثل اینکه تیغ " ف ی ل ت ر ی ن گ " به گردن وبلاگ خندان ما هم رحم نکرده و آنرا از بیخ زده .
به هر حال آدرس این وبلاگ فیلتر شد و ما که نمی توانستیم شما بازدیدکنندگان محترم و دوستان مهربان را نخندانیم به اینجا نقل مکان کردیم.

البته اگر این مطلب را از خوراک ( فید ) وبلاگ می خوانید لطفا به گیرنده های خود دست نزنید چون فیدبرنر عزیز مشکلی از این بابت ندارد.
ولی اگر این مطلب را مستقیم از وبلاگ می خوانید توصیه اول ما به شما عضو شدن در خوراک این وبلاگ است ( بلد نیستی داداشم ، عیب که نیست بپرس : اینجا رو کلیک کن ) برای عضو شدن اینجا را کلیک کنید
توصیه دوم هم باز همان عضو شدن در خوراک (فید ) وبلاگ است.
اما توصیه سوم عضو شدن در خبرنامه ایمیلی وبلاگ است که مطالب را به صورت یکجا و روزانه برایتان ارسال میکند دم در ایمیل تان ( اینم بلد نیستی ؟ عیب نیست که ، منم بلد نبودم ولی علاقه داشتم رفتم دنبالش یاد گرفتم . اینجا رو کلیک کن تا ببینی که میتونی یاد بگیری) برای عضویت اینجا رو کلیک کنید
اگر به هیچ کدام از روش های فوق علاقه ندارید پس اینجا را کلیک کنید



هرگز تسلیم نشوید

[400636368_rahkar-e-modiriat_nevergiveup.jpg]

اصول خلقت,ش.ی.ا.ف

(استاد,هنگام عمل,در حالی که دنده را مانند یک جسم زاید از جای خود در می آورد)

ـمن زن و شوهری را می شناسم که یازده ساله با هم ازدواج کردند,از این یازده سال,هفت سالش با هم قهر بودند و جدا از هم زندگی می کردند,با این حال یازده بچه دارند.

(من در حالی که سعی می کنم از در امدن شاخ گوزن در ناحیه فوقانی سرم به نحو مذبوحانه ای جلوگیری کنم,مقداری پلکهایم را به سمت بالا و گوشه لبها را به سمت پایین متمایل می کنم تا نشان دهم حد اقل مقداری تعجب کرده ام)

ـاستاد!شما با این حرف دارید اصول اولیه خلقت را زیر پا می گذارید.مگه میشه؟

(عمل را بی خیال می شود.نگاهی به من می اندازد)

(من)بله.خوب.حتما میشه.کار خداست.نشد نداره که.جل الخالق.

(استاد به نشانه رضایت سری تکان می دهد و عمل را از سر می گیرد)

پ.ن:گالیله جان!تازه می فهمم آن موقعی که می گفتی زمین محور جهان نیست,چی کشیدی!

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ـآقا جان.تب داری.این ش.ی.ا.ف استامینوفن را بگیر,استفاده کن,تا تبت بخوابه!

(چند ساعت بعد برای سرکشی به بالین مریض می روم.همچنان داغ است و احساس می کنم ش.ی.ا.ف اولی در او تاثیری نداشته است)

ـش.ی.ا.ف اول را کی استفاده کردی؟

ـدکتر!دو ساعت پیش خوردمش!

ـخوردیش؟!

ـآره.خوردمش دیگه.خوب بودا ولی لامصب تا هر جا رفت سوزوند.الان هم سر دلم گیر کرده!

نتیجه اخلاقی:به تازگی هر وقت به مریضها می گویم آب بخورن,نحوه صحیح اب خوردن را به آنها می گویم.می ترسم.شاید هم ثواب داشته باشد!

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

بیمار مورد نظر پیرمردی است اهل حال.به قول خودش در زندگی به هیچ چیزی نه نگفته و از انواع مواد مخدر صنعتی و غیر صنعتی گرفته تا ویلا و ژیلا و ماالشعیر غلیظ شده را امتحان کرده است.خداوند نیز او را از الطاف خیر خود بی نصیب نگذاشته و انواع هپاتیت از ایرانی تا آنگولایی و ایدز را بر او نازل کرده است.ساعت سه بامداد تب کرده است و همه میدانند که برای تب ساعت سه بامداد,غیر از ش.ی.ا.ف هیچ درمانی نیست.

ـاین ش.ی.ا.ف را بگیر و استفاده کن.

(نگاهی به من می اندازد,تو گویی که انگار فحشی جد و آباد دار حواله او کرده ام)

ـنگاه کن دکتر!این منطقه فابریکه!دست بهش نخورده!خیال این که کسی یا چیزی بهش نزدیک بشه را از سرت بنداز بیرون!

فرض کنید دو گاو دارید : آنوقت . . .

سوسیالیسم: دو گاو دارید. یکی را نگه می دارید. دیگری را به همسایه خود می دهید.

کمونیسم: دو گاو دارید.دولت هر دوی آن ها را می گیرد تا شما و همسایه تان را در شیرش شریک کند.

فاشیسم: دو گاو دارید.شیر را به دولت می دهید. دولت آن را به شما می فروشد.

کاپیتالیسم: دو گاو دارید.هر دوی آن ها را می دوشید.شیرها را به زمین می ریزید تا قیمت ها همچنان بالا بماند.

نازیسم: دو گاو دارید.دولت به سوی شما تیراندازی می کندو هر دو گاو را می گیرد.

آنارشیسم: دو گاو دارید.گاوها شما را می کشند و همدیگر را می دوشند.

سادیسم: دو گاو دارید. به هر دوی آن ها تیر اندازی می کنید و خودتان را در میان ظرف شیر ها می اندازید.

آپارتاید: دو گاو دارید. شیر گاو سیاه را به گاو سفید می دهید ولی گاو سفید را نمی دوشید.

دولت مرفه: دو گاو دارید. آن ها را می دوشید و بعد شیرشان را به خودشان می دهید.

بوروکراسی: دو گاو دارید.برای تهیه شناسنامه آن ها 17 فرم را در 3 نسخه پر می کنید ولی وقت ندارید شیر آنها را بدوشید.

سازمان ملل: دو گاو دارید.فرانسه شما را از دوشیدن آن ها و آمریکا و انگلیس گاو ها را از شیر دادن به شما وتو می کنند. نیوزلند رأی ممتنع می دهد.

ایده آلیسم: دو گاو دارید، ازدواج می کنید. همسر شما آن ها را می دوشد.

رئالیسم: دو گاو دارید. ازدواج می کنید. اما هنوز خودتان آن ها را می دوشید.

متحجریسم:دو گاو دارید. زشت است گاو ماده را بدوشید.

فمینیسم: دو گاو دارید.حق ندارید گاو ماده را بدوشید.

پلورالیسم: دو گاو نر و ماده دارید هر کدام را بدوشید فرقی نمی کند.

لیبرالیسم:دو گاو دارید. آن ها را نمی دوشید چون آزادیشان محدود می شود.

دمکراسی مطلق: دو گاو دارید.از همسایه ها رأی می گیرید که آن ها را بدوشید یا نه.

سکولاریسم: دوگاو دارید پس نیازی به ... نیست.

ایمان به خدا: دو گاو دارید: به خوراک و جا و نیاز هایشان می رسید........ شیرشان را هم می دوشید..............آب قاطی اش نمی کنید...................... هم خودتان مصرف می کنید ...... هم مراعات همسایه ها را می کنید

 ترکه رفته بوده مکه میاد که توی خونه خدا رو نگاه کنه یه دفعه سرش توی حجرالاسود گیر میکنه . میگه خدایا غلط کردم دیگه بنده خوبی میشم تو رو خدا منو نخور

لطفا پارک نفرمایید

[parking.jpg]



ملیکا که خوابه ؟

[melika.jpg]

ببینید از سری عکس های باحال:کاسبی دخترانه در خوابگاه دانشجویی